دکتر کاووس حسن لی در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان این مطلب افزود: بیگمان سعدی یکی از نامدارترین سخنسرایان جهان است که بسیاری از اندیشمندان را به ستایش واداشته است. شاعری که اندیشههای نورانی و افسونگریهای هنری او در سخن چنان رستاخیزی برپا کرده که او را در زمانها و مکانهای دور و نزدیک به شایستگی گسترده است. از زمان انتشار آثار سعدی در سده هفتم تاکنون هیچ زمانی را در تاریخ ادبیات ایران نمیتوان سراغ گرفت که او حضور قاطع نداشته باشد و آن دوره از آثار سعدی بیبهره مانده باشد.
حافظ از آسمانیترین سخنسرایان جهان است
وی ادامه داد: در میان شاعران و نویسندگان نامی ایران، او تنها کسی است که در هر دو عرصهی شعر و نثر، با توانمندی شگفتآور خویش، آثاری بیهمانند آفریده است؛ به گونهای که شعر او به شیوایی نثر و نثر او به زیبایی شعر در بالاترین جایگاه هنری قرار گرفته است. حضور همیشگی سعدی در میان مردم و آمیزش او با گروههای مختلف اجتماع به گونهای روشن، سخن او را عمومی کرده است. از همین رو میتوان او را سخنگوی صادق مردم دانست.
این شاعر اضافه کرد: حافظ از آسمانیترین سخنسرایان جهان است. بهرهوری او از عالم بالا با هوشیاری شگفت او در حوزه زبان و توانمندی بیهمانندش در بکارگیری امکانات بیانی گره خورده و او را بر ستیغ بلند سخن فارسی نشانده است. امروز این واژههای هنری که حافظ آفریده و این رستاخیز شگفت کلمات، حافظ را در ما میدمند، او را در ما میگسترند و ما را از او پر میکنند.
دکتر حسن لی به سه عنصر و ویژگی برای درک و دریافت شعر حافظ اشاره کرد و ادامه داد: توانمندی شگفت هنری حافظ و پدید آوردن سخنی لایه لایه و تو در تو، پیوند معنوی با کتاب وحی و انس همیشگی با قرآن مجید و به دست آوردن روحانیتی ستایشبرانگیز که لقب «لسانالغیب» و «ترجمانالاسرار» را برای او به ارمغان آورده است و هوشیاری و دردمندی اجتماعی به گونهای که هرگز از زخمها و دردهای جامعه خود غافل نبوده است سه ویژگی معتبر شعر اوست. همین ویژگیها دست به دست هم داده و باعث شده است که حافظ با هنریترین شیوههای بیانی، شدیدترین و پلیدترین رذایل اخلاقی جامعه خودش (ریا، دروغ، تزویر و ...) را هدف بگیرد و آنها را افشا کند.
این محقق ادبی با بیانکه دیدگاههای گوناگون، متناقض و متعارضی درباره شعر حافظ وجود دارد، گفت: حافظ خود شخصیتی غریب و پیچیده است. او با شگردی شگفت و ترفندی هنری، چنان پدیدههای متناقض و متعارض را در کنار هم نشانده و آنها را با هم آشتی داده است که زیباتر از آن از دست کسی دیگر بر نیامده است. همین همنشینی پدیدههای متعارض و متناقض موجب شده است که سلیقههای گوناگون و طبایع مختلف، چهره خود را ـ هر کس به گونهای ـ در آینه سرودههای حافظ ببیند. حاصل جمع این تعارضات چنان است که سرودههایی از حافظ را هم در قنوت نماز میخوانند و هم بر سکوی میخانه، هم بر سر منبر میخوانند هم در مجلس رقص و آواز، هم در کلاس فلسفه میخوانند هم در حلقه خانقاه و همه جا و همه جا.
آیا حافظ بدون سعدی میتوانست به این جایگاه برسد؟
وی تصریح کرد: از میان سخنسرایان نامدار ایرانی هیچ کدام به اندازه سعدی و حافظ همانندی و همسانی ندارند. در حالی که این دو نیز با هم تفاوتهای بسیار دارند. هر دو در شیراز زاده، زیسته، نام برآورده و درگذشتهاند و بنیان سخن هنری هر دو بر مفاهیمی همچون عشق، حقیقتجویی، جمالپرستی، مبارزه با کجرفتاریهای اجتماعی، ریا، تزویر، دروغ و ... نهاده شده است. سعدی نزدیک به صد سال پیش از حافظ میزیسته است. در نتیجه از برکات وجود حافظ بیبهره بوده است در حالی که حافظ از چشمه هنر سعدی بسیار نوشیده و از آن بسیار سود برده است. سعدی بدونِ حافظ به چنین جایگاه بلندی رسیده است اما آیا حافظ بدون سعدی میتوانست به این جایگاه برسد؟
حسن لی خاطرنشان کرد: تعداد غزلهای سعدی بیش از 700 و تعداد غزلهای حافظ کمتر از 500 است. این در حالیست که سعدی به جز غزلهای آبدار خود، آثار ارجمندی چون گلستان، بوستان، قصاید، رسائل نثر و آثار دیگر نیز پدید آورده است. همانگونه که پیش از این گفته شد در میان سخنوران زبان فارسی، تنها کسی که هم در نثر و هم در شعر اثر عالی و درجه اول آفریده است، سعدی است. شعر بلند سعدی به روانی نثر و نثر زیبای او به شیوایی شعر پدید آمده است و شگفت آن که صورت و معنا در آثار او با همه وسعت، همدوشِ هم در بالاترین مرتبه کمال نشستهاند.
وی خاطرنشان کرد: حضور همیشگی سعدی در میان مردم و آمیزش او با گروههای مختلف اجتماع، تأثیر بسیار در عمومیتر شدن سخن او گذاشته است. حافظ بیش از آنکه سخنی عمومی داشته باشد، کلامی ویژه دارد. به عبارتی دیگر روی سخن سعدی همه طبقات اجتماع هستند اما حافظ مخاطبان خاص برگزیده و روی سخن او با آنهاست. هر چند امروز مخاطبان عمومی هم به سادگی با شعر حافظ پیوند میخورند و دست کم میتوانند لایه بیرونی شعر حافظ را ببینند و دریابند.
سعدی معلم اخلاق است و حافظ منتقد اجتماعی
کاووس حسن لی افزود: آثار سعدی به ویژه به دلیل اینکه بیانِ حکمت عملی و اخلاق عملی است، ترجمهپذیرتر از سرودههای حافظ است. از همین روست که خاورشناسان و جهانگردان سعدی را بیشتر میفهمند و بیشتر میشناسند. تکیه حافظ بیشتر به کلیات هستی است و توجه سعدی به جزییات زندگی. حافظ بیشتر به مفاهیم انتزاعی، آرمانی و کلی میپردازد و سعدی بیشتر به مفاهیم محسوس دستیافتنی. در حوزه اندیشه، حافظ، ژرفتر، درنگآمیزتر و متفکرتر از سعدی جلوه میکند و سعدی روانتر، دوانتر و گستردهتر از حافظ؛ یعنی سعدی بیشتر در طول و عرض جولان میدهد و حافظ بیشتر در عمق و ارتفاع. از همین رو سعدی بیشتر پیش میرود و حافظ بیشتر فرا میرود.
حسن لی تصریح کرد: مسافرتهای سعدی به عالم بیرون و مسافرتهای حافظ در عالم درون بوده است سعدی معلم اخلاق است به همین دلیل بیشتر یک مصلح اجتماعیست، و حافظ در جایگاه یک هنرمند اندیشهورز بیشتر یک منتقد اجتماعیست. البته سعدی در جایگاه معلم اخلاق بارها از رذایل اجتماعی انتقاد میکند و حافظ در جایگاه منتقد اجتماعی گاهی پند و اندرز هم میدهد. سعدی دست کم در آینه آثارش به رعایت موازین شرعی و پایبندی به گفتار و کرامات اهل عرفان توجه و علاقه ویژه دارد اما حافظ ـ اگر هم برای مقابله با حاکمیت ریا و زهد عصر خویش باشد ـ به رندی و میپرستی و زهدستیزی شهره است.
وی در پایان گفت: به دشواری میتوان سعدی و حافظ را برای تعیین برتری یک از آنها بر دیگری سنجید و به نتیجه رسید. شادروان محمدعلی فروغی سالها پیش گفته است: «سعدی دریاست و حافظ کوه است.» سعدی همچون دریا زیبا، گسترده و تماشاییست و حافظ همچون کوه سربرافراشته، باشکوه و شگفتانگیز است. چگونه میتوان یکی را از دیگری برتر دانست؟!
نظر شما